چهارشنبه ۰۵ شهریور ۹۹ | ۰۷:۴۴ ۸۶ بازديد
پدر پيري دستش را روي شانه پسرش گذاشت و از او پرسيد:تو قوي تري يا من؟پسر گفت:من! پدر با كمي دلشكستگي دوباره پرسيد: تو قوي تري يا من؟ پسر گفت: من! پدر با دلي گرفته به ياد همه زحماتي كه براي پسرش كشيده بود دستش را از روي شانه پسر برداشت.
و دورتر شد دوباره پرسيد: تو قوي تري يا من؟ پسر گفت: شما!
پدر پير با تعجب پرسيد: چرا نظرت عوض شد؟ پسرگفت: وقتي دست شما روي شانه هايم بود حس مي كردم يك كوه پشتيبان من است!!